کارهای جالب خانم طلا

گل دخترم کارات همیشه برای ما جالبه ولی چیزی که این روزا جالبه میگم و هرچیز جالب دیگه که ازت دیدم  مینویسم برات.

کارای جدیدت تا الان که ٩ ماه و ٢ روزه هستی:

این روزا تا پی پی میکنی سریع میای بغلم و هی میگی بوووووو و من میفهمم شما خرابکاری کردی.

تا در خونه باز میشه سریع میدویی طرفش که در بری.

تا کسی از در خارج میشه و بای بای میکنه باهات پشت سرش به نشونه اعتراض یه گریه الکی میکنی و سرتو میذاری زمین و نق میزنی.

الان ٣ هفته ای میشه که موقعی که خوابی دیگه شما رو پوشک نمیکنم و بیشتر مواقع تا وقتی بیدار نشدی خودت رو خیس نمیکنی.

یکی از کارای بدی که میکنی و منم نمیدونم باهاش چکار کنم اینه کهوقتی به سرامیک جلوی آشپزخونه میرسی سرتو میزاری رو سرامیکا و زبونتو میکشی روشون.واقعا هیچ راهی برای این کارت پیدا نمیکنم مگر اینکه همه جا رو فرش کنم تا جای خالی نمونه.

از تنها بودن خیلی میترسی تا من از جلوی چشمات تکون میخورم گریه میکنی.جرئت نمیکنم تا تو آشپزخونه برم چون شما گریه های شدید سر میدی.البته فکر کنم این ناآرومیت بخاطر دندونت هم باشه.

عزیزم امروز ٦ مردادماه که تا ساعت ١ هنوز بیداری متوجه شدم که هرچیزی که پیدا میکنی میذاری کنار گوشت و گوشت رو میچسبونی به شونت یعنی دارم الوووو میکنم.یه صدایی از خودت در میاری یعنی الوووو.

تازه اگه چیزی دم دستت نباشه و +ما بگیم الووو دستتو میذاری کنار گوشت و الووو میکنی.