عزیزم میدونم خیلی دیر به دیر میام سراغ وبلاگت ولی خوب چکار کنم وقت نمیشه(ولی وقتی هم میام همه چیزو یک جا وکامل مینویسم برات) ،میدونم جای این پست اینجا نیست ولی خوب چه کار کنیم ماهی رو هر وقت از آب بگیریم تازست تا چشم باز کردم و یادم میاد عید قربان بابابزرگ همیشه قربونی داره و سال گذشته یعنی 91 شما تازه چند روز بود که به دنیا اومده بودی و مامهمون بابابزرگ بودیم و کلی به منکه چند روز بود از خونه بیرون نرفته بودم خوش گذشت. امسال هم 24 مهر 92 مصادف بود با عید قربان که رفتیم شیراز. عکسای هر دو سال رو برات میذارم و سعی میکنم اگه عمری باقی بود عکسای سالهای بعد رو هم توی همین پست بذارم. اول عکسای سال 91 دخترک گلم که ...