عیدت مبارک دختر بیمارمن
الهی مامان فدای ناله هات بشم چی شد امروز تورو.
مامانی الهی درد و بلات بخوره تو سر من،نبینم مریضیتو،امروز که عید بود و روز تعطیل تا ظهر هم کلی سر حال بودی ،برنامه فیطیله جمعه تعطیله رو هم داشتی میدیدی و میرقصیدی به ما هم میگفتی برقصید،یهو حس کردم تب داری به بابا گفتم اونم تایید کرد و سریع قطره استامینوفن خریدیم و بهت دادیم تا عصر حالت بهتر شده بود ولی سر شبی تا الان تبت رفته بالا و همش داری بهونه گیری میکنی،همش گریه میکنی،اینقده مظلوم شدی که دلم برات کبابه،چشمات مدام اشک توشه و اشکاش جاری میشه،نمیدونی چه حسی دارم الان دارم دیوونه میشم وقتی میبینم این مدلی هست گل من.
دختر قشنگم،زندگی من سعی کن زودتر خوب بشی و دوباره بشی همون دختر سرحال و شیطون ما.
دوست دارم مامانی،همیشه برات دعا میکنم که هیچ وقت مریض نشی.عیدتم مبارک عشق من.
هزارتا بوس برای تو دختر ناز