دریا
عزیزم بابایی هر وقت که بتونه مارو میبره دریا.آخه ما با دریای خلیج فارس یک ساعت فاصله داریم،هم میتونیم پارسیان بریم هم عسلویه هم مقام و هرجای دیگه.
شما تاحالا عسلویه،لنگه،قشم،کنگان،پارسیان،مقام،خمیر و ....رفتی.
من از بین تمام این سفرهات عکسای روز پدر یعنی روز جمعه 3 خرداد سال 1392 که به همراه خانواده قاسم زاده رفتیم بندر نخیلو، ساحل شنی که متعلق به شرکت نفت بود و خیلی قشنگ بود رو برات میذارم.
بقیه عکسهای قشنگت رو ادامه مطلب میذارم.
ای جانم ببین چه قایق سواری بکنم من.جای همه خالی
قربون ذوق کردنت برم من،ببین چه کیفی هم میکنه
وااااییی دریا چه ارامشی دااله آدم اجش شیر نمیشه.منکه عاسخ دریام.نیگا کنید چطولی دالم نیگاش میکنم.
اینجا مامانی منو نشوند رو این کنده درخت،دریا هم که همش موجای گنده داشت خو منم ترسیدم.
بابا یکی منو از دست این مامانی نجات بده.
کمممممممممممممممممممممممممممممممککککککککککککککک
ای جانم قایق سواری،چه کیفی داره.
این قلب رو مامانی برام کشیده،فک کنم قلبه خودشه که من توش جا دارم.
مامانی کلی زحمت کشید تا بتونه منوتوش جا بده.
این خانم دریا از بس مواج بود هرچی مامانی قلب میکشید می اومد و اونو با خودش میبرد ولی بالاخره موفق شد .
مامانیه دیگه چه میشه کرد...